بررسی فقهی حقوقی رجوع خریدار جاهل به بایع فضولی در مورد خسارت
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی
- author زهرا حسینی
- adviser فخرالدین اصغری آقمشهدی حمید ابهری
- publication year 1393
abstract
در فرض بطلان بیع به علت مستحق للغیر برامدنمبیع خریدار جاهل حق رجوع به بایع فضولی در مورد خسارت را دارد از جمله لین خسارت منافع مستوفات و منافع غیرمستوفات، تفاوت بین ثمن معامله و بدل در فرض تلف مبیع و کاهش بهای مال مغصوب و کاهش ارزش ثمن معاملع می باشد. درصورت بطلان بیع به علت مستحق للغیر برآمدن مبیع، بایع ضامن درک مبیع است و دو تکلیف دارد: اول رد ثمن اعم از اینکه مشتری عالم یا جاهل به بطلان بیع باشد ودوم پرداخت غرامات وارده به مشتری جاهل به بطلان بیع. به دلیل افزایش تصاعدی قیمت املاک و کاهش ارزش پول، استرداد مثل ثمن و محدود کردن غرامات به مصداقهای مذکور در قانون مدنی و کتب فقهی مانند عوض منافع مستوفات و غیر مستوفات که مالک از مشتری دریافت کرده است، مشتری را در وضعیتی خطرناک قرار می دهد؛ زیرا از یک طرف، ثمن معین شده در قرارداد، قدرت خرید سابق را ندارد و مشتری توان خرید معادل مبیع را از دست داده است. از طرف دیگر، بایع فضولی از پول مشتری استفاده کرده است و از این طریق نفعی عایدش شده است که باعث محروم ماندن مشتری از منافع پول خود در فاصله ی بین انعقاد بیع و کشف بطلان بیع گردیده است. این امر راه سوءاستفاده را در معاملات مربوط به املاک باز نموده است. قواعد کلی حاکم بر ضمان، اقتضاء دارد که در صورت کاهش ارزش پول و افزایش نرخ تورم،ضرر وارد شده به مشتری تاًدیه نشده باقی نماند و در صورت تغییر شاخص قیمت کالاها و خدمات، افزایش نرخ تورم و کاهش ارزش پول، بایع به عنوان متعهد، مکلف به رد ثمن و جبران کاهش ارزش اسکناس باشد.
similar resources
مبانی و چگونگی جبران خسارات وارده به خریدار در معامله فضولی با مطالعه تطبیقی در حقوق انگلستان
در نظام حقوقی ما معامله فضولی با رد مالک باطل میگردد و مالک حق دارد، مبیع را از خریدار مسترد نماید. اگر خریدار نسبت به فضولی بودن معامله جاهل باشد، در خصوص جبران خسارات وارده به او، تردیدی وجود ندارد و قانون مدنی نیز با تأکید بر لفظ «غرامت»، مطالبه آن را مجاز شمرده است. به نظر میرسد که قواعد فقهی همانند غرور و اصل جبران کامل خسارت، بر مبنای قرار دادن زیان دیده در وضعیت اجرای قرارداد، به خوبی ...
full textرابطه خریدار جاهل با بایع فضولی با نگرشی در فقه عامه و امامیه
فروش بدون اذن مال متعلق به دیگری که در اصلاح فقهی و حقوقی از آن به معامله فضولی یا انتقال مال غیر تعبیر شده است ، بنا به قول مشهور فقها و اغلب حقوقدانان ، عقدی غیر نافذ بوده و با عدم اجازه ی مالک اصلی ، در بطلان چنین معامله ای اتفاق نظر وجود دارد . اما در صورت اجازه وتنفیذ معامله فضولی ازجانب مالک، این که چه حقوقی برای وی متصور است و حق رجوع او به معامل فضولی و متعامل برای دریافت ثمن مال مورد م...
بررسی فقهی و حقوقی اجازه و رد در معامله فضولی
در حقوق ایران قرارداد فضولی به نوعی استثناء بر اصل نسبی بودن اثر قراردادها محسوب میشود. زیرا در این نوع قرارداد، معاملهای بین فضول و اصیل واقع میشود که اثر اصلی آن در دارائی دیگری (مالک) ظاهر میشود، ولی با وجود این معامله فضولی به عنوان یک عقد صحیح و غیرنافذ شناخته میشود. زیرا مالک با اجازه خود به معامله فضولی نفوذ حقوقی میبخشد و آن را تبدیل به عقدی نافذ میان اصیل و مالک مینماید. بنا بر ...
full textبررسی فقهی حقوقی مصادیق رجوع از اقرار در امور مدنی
اقرار یا اعتراف ازجمله شیوههاى اثبات دعوا است و در جوامع بشرى همواره کاربردهای فراوانی داشته و همه انسانها در تمام اعصار از آن بهره مىجستهاند و آن عبارت از اخبار بهحقی است برای غیر بهضرر خود. در صورت وجود اقرار، دادگاه از تمسک به سایر ادله بینیاز میگردد. طبق قاعده فقهی «اقرار العقلا علی انفسهم جایز»، هرکس اقرار به حقی برای غیر کند، ملزم به اقرار خود خواهد بود و درصورتیکه اقرار واجد جمی...
full textبررسی فقهی حقوقی مصادیق رجوع از اقرار در امور کیفری
طبق قاعده فقهی «اقرار العقلا علی انفسهم جایز»، هرکس اقرار به حقی برای غیر کند ملزم به اقرار خود خواهد بود و درصورتیکه اقرار واجد جمیع شرایط صحت باشد، با توجه به قاعده «منع انکار بعد از اقرار» که مورد اتفاق فقها و حقوقدانان است، رجوع از آن مگر در صورت وجود شرایطی، ممکن نخواهد بود، از قبیل اثبات ادعای فاسد، اشتباه و غلط بودن و ... که در این حالت بنابه تجویز ماده 1277 قانون مدنی، اقرار قابل انکار...
full textبررسی فقهی قاعدۀ ارشاد جاهل
بر اساس قاعدۀ ارشاد، واجب است فرد جاهل در اصول دین، عقاید و معارف الهی و احکام شرعی هدایت شود. از نظر علما ارشاد جاهل به احکام شرعی واجب است و برای اثبات آن به آیاتی نظیر آیۀ شریفۀ نفر و سؤال و روایات کثیری استناد شده است. ولیکن در وجوب ارشاد به موضوعات، بین فقها اختلاف هست و اکثراً معتقدند که اقتضای ادلۀ قاعدۀ ارشاد، وجوب ارشاد در جهل به حکم است و دلیلی بر وجوب ارشاد در موضوعات وجود ندارد و حتی...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023